عید و روزهای آخر
چند هفته ایست عادت کزده ام به دیر بیدار شدن 10-11 صبح یا بهتر بگویم دم دمای ظهر بیدار میشوم...
مانتو را داده ام برایم دکمه ریلی کند .از آرایشگاه وقت گرفته ام برای صبح پنج شنبه..
باید یک وقت دکتر بگیرم تا قبل از رفتن..
دلم میخواست امروز ناهار یکی دعوتمان کند عجیب هوس مهمانی کرده ام...
این ترم باید سرسختانه درس بخوانم معدل این ترم بی نهایت مهم است برایم..
عنوان این مطلیم مرا یاد بهار و عید نوروز انداخت چقد روزها و ماه ها به سرعت سپری میشود.!
از محیط کلاسمان چندان خوشم نمی اید حس نزدیکی با همکلاسی هایم ندارم .
اما باید درس خواند و به این حاشیه ها فکر نکرد:)